کد مطلب:173223 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

اجتماع مردم در مسجد النبی
همه در مسجدالنبی صلی الله علیه و آله و سلم گرد ابوبكر جمع شده بودند.

علی علیه السلام با صدای بلند فرمود:

مردم، بعد از وفات رسول خدا، من به غسل او مشغول بودم، و بعد هم پیوسته به قرآن، تا آن كه تمامش را در یك پوشش گرد آورده ام. خداوند آیه ای از قرآن را بر رسولش نازل نفرموده است مگر آن كه آن را جمع كرده ام. هم چنین آیه ای از قرآن وجود ندارد، مگر این كه رسول خدا آن را برایم خوانده و تأویلش را به من آموخته است... برای آن كه فردا نگویید آن را رها كردیم و از یاد برده ایم... روز قیامت نگویید كه من شما را به یاری خویش نخوانده ام! نگویید كه حقم را به یادتان نیاورده ام! نگویید كه شما را به كتاب خدا از آغاز تا پایانش دعوت نكرده ام!

عمر گفت:

ما با وجود قرآنی كه خود داریم، از آن چه ما را به آن می خوانی بی نیازیم. [1] .


در روایت دیگری آمده است: عمر گفت: رهایش كن و پی كار خود برو!

امام علی علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به شما فرمود:

من دو گنجینه ی نفیس را در میان شما بر جای می گذارم: كتاب خدا و عترت و اهل بیتم. این دو از یكدیگر جدا نمی شوند تا این كه بر حوض كوثر به من باز می گردند.

امام علی علیه السلام در ادامه فرمود:

اگر آن چه را آورده ام، پذیرفتید، مرا هم به همراهش بپذیرد تا بر اساس آن چه خدا در آن نازل كرده، بین شما فرمان برانم. من بهتر از شما، تأویل، ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه و حلال و حرامش را می شناسم.

عمر گفت:

آن را با خودت ببر، تا نه او از تو جدا شود و نه تو از او جدا گردی. ما نه به علم تو نیاز داریم و نه به آن چه در قرآن توست. [2] .


[1] همان.

[2] فانصرف به معك، حتي لا يفارقك و لا تفارقه! فلا حاجة لنا فيه و لافيك. اين جمله را همان شخصي مي گويد كه بارها در دوران خلافت خويش مي گفت: «لولا علي لهلك عمر».

دانشمندان متقدم اهل سنت اين گفته ي عمر را به تواتر در كتب حديثي خود، از جمله در «صحيحين»، آورده اند؛ اما متاسفانه برخي علماي متأخر اهل سنت، اين عبارت را از «صحاح سته» حذف كرده اند؛ چون پاسخي بر توجيه آن نمي يابند!.